۱۳ عبارتی که هرگز نباید به کودک خود بگویید
برای هر پدر و مادری پیش آمده است که در یک لحظه استرس یا تلاش برای آرام کردن فرزندان خود چیزی بگوید که ما بلافاصله یا بعد از گفتن آن پشیمان می شویم.
صحبت کردن با بچه ها سخت است. سخنان والدین سنگین است و می تواند بیش از آنچه فکر می کنید در ذهن کودک بماند. در اینجا می توانید توصیه های روانشناسان کودک را در مورد عباراتی که والدین از گفتن آنها به فرزندان خود اجتناب کنند، بخوانید:
تو من را خیلی عصبانی میکنی
در روانشناسی، این عبارت یعنی تلاشی برای اینکه شخص دیگری را مسئول احساسات خود قرار دهید، با عنوان «جابهجایی سرزنش» شناخته میشود. به جای اینکه صاحب احساسات خود باشید و آن را برای فرزندان خود الگو قرار دهید، مرکز کنترل را روی کودک قرار می دهید و او را در قبال خود مسئول می کنید. این نه تنها ناعادلانه است، بلکه برای کودک بسیار دشوار است.
البته اشکالی ندارد که احساسات گرم کمتری را با فرزندان خود به اشتراک بگذارید. اما راهی برای انجام آن وجود دارد. مثلاً بگویید وقتی x را انجام می دهید، من احساس می کنم y. یا مثلاً با آرامش بگویید: «دوست ندارم این کار را انجام دهی».
سعی کنید تا حد امکان در احساسات خود خاص و ظریف باشید. مثلاً به جای استفاده از عبارت من احساس بدی دارم بگویید احساس ناامیدی می کنم. با این کار می توانید الگویی برای فرزندانتان در نامگذاری احساساتشان باشید. آنچه تحقیقات نشان می دهد برای سلامت روان مفید است.
این زبان همچنین به وضوح نشان میدهد که احساسات شما دربارهی کودک نیست، بلکه دربارهی یک رفتار خاص و قابل تغییر اوست. در مقابل، جملاتی مانند «تو من را دیوانه میکنی» میتواند باعث شرمندگی کودک شود زیرا «تو» نشان میدهد که مشکل اوست.
اگر لغزش کردید و چیزی گفتید مثل اینکه من را خیلی عصبانی کردید، حتماً با عذرخواهی از فرزندتان اشتباه خود را بپذیرید.
آرام باش یا گریه نکن
هر دو عبارت فاقد همدلی هستند و به کودکان می آموزند که احساسات خود را انکار یا سرکوب کنند. این برای رشد عاطفی و سلامت روان آنها مضر است. گفتن به کسی که ناراحت است «آرام باش» یا «گریه نکن» احتمالاً نتیجه معکوس خواهد داشت و منجر به طغیان می شود. بنابراین هنگام صحبت با کودکان از آن استفاده نکنید.
شما نمی توانید جلوی احساساتی را که باید آزاد شوند، بگیرید. قبل از اینکه بتوانید آرام شوید، احساسات باید آشکار شوند و آنچه که میخواهید با آن ارتباط برقرار کنید باید شنیده شود. آموزش پنهان کردن احساسات به کودک می تواند در دراز مدت مشکل ساز باشد. این می تواند باعث شود کودکان احساسات غمگین را سرکوب کنند. حتی می تواند باعث شود به خودداری آنها از بروز سایر احساسات شود و به اضطراب یا سایر مشکلات خلقی کمک کنند.
همه چیز درست میشود
این عبارت نهتنها احساسات کودک را نادیده میگیرد، بلکه اغلب نادرست است. گاهی اوقات، در زندگی، همه چیز خوب نیست. آماده کردن کودکان برای این واقعیت مهم است.
گفتن این به کودکان که همه چیز همیشه خوب پیش میرود، آنها را برای آینده آماده نمیکند. به جای اینکه به آنها بگویید که همیشه یک پایان خوش وجود دارد، به آنها بیاموزید که به اندازهی کافی قوی هستند تا بتوانند از پس بالا و پایینهای اجتنابناپذیر زندگی برآیند.
بنابراین، هنگامی که مشکلی پیش میآید، مانند زمانی که فرزندتان برای چیزی تلاش میکند ولی موفق نمیشود، به جای پاک کردن صورت مسئله با عبارت همه چیز درست خواهد شد، میتوانید به آن مشکل بپردازید، مشکل را حل کنید و سعی کنید دریابید که چگونه فرزند خود را برای فرصت بعدی آماده کنید.
چون من میگویم
این عبارت نیز احساسات کودک را نادیده می گیرد و فاقد همدلی است. همچنین به کودکان این احساس را می دهد که کاملاً از کنترل خارج شده اند. مهم است که احساسات کودک را تأیید کنیم و توضیحی متناسب با سن خود برای چرایی این تصمیمها ارائه کنیم. اگر فرزندتان پس از توضیح دادن شما همچنان به اصرار ادامه می دهد، حدی تعیین کنید و به او بگویید که موضوع تمام شده است.
از کلمات خودت استفاده کن
استفاده از این یکی تعجب آور است زیرا اخیراً به یک عبارت محبوب در بین والدین تبدیل شده است. در واقع، بسیاری از ما معتقدیم که گفتن به کودکانمان برای استفاده از کلمات خود به هوش هیجانی آنها کمک می کند. معلوم می شود که این فکر اشتباه است.
کودکان گاهی اوقات ابراز احساسات خود را به ناله و رفتار غیرکلامی می کشند زیرا نمی توانند کلمات مناسبی برای احساسات خود پیدا کنند. وظیفه ما این است که در این زمینه به آنها کمک کنیم. ما می توانیم این کار را با مدل سازی رفتار هدف انجام دهیم.
به عنوان مثال، اگر کودکی ناله میکند و فکر میکنیم به دلیل خستگی اوست، میتوانیم این احساس را با لحنی یکنواخت نشان دهیم و با گفتن جملهای مانند «خسته به نظر میرسی» به او کمک کنیم. به عنوان مثال، “شاید می خواهید چرت بزنید؟”
تو خیلی تنبلی
یکی از کلملتی که وقت حرف زدن با کودکان باید دور آن خط بکشید این عبارت است. تنبل از آن نوع کلمههاست که میتواند تا آخر عمر به فرد بچسبد. هنگامی که کودکی را تنبل خطاب میکنید، این خطر را دارد که کودک این برچسب را درونی کند. برای یک قیاس آموزشی، به آنچه به عنوان اثر پیگمالیون (Pygmalion effect) شناخته میشود فکر کنید: انتظارات مثبت منجر به عملکرد بهتر میشود. به تحقیق نشان داده شده است که این یک ایده قدرتمند در کلاس درس و محل کار است. برعکس، انتظارات منفی منجر به عملکرد بدتر میشود. بنابراین «تنبل» خواندن یک کودک به او آنطور که شما فکر میکنید، انگیزهای نمیدهد.
اغلب اوقات، اگر بچهها در کارها دست و پا میزنند یا آنها را به تعویق میاندازند، به خاطر تنبلی نیست، بلکه به این دلیل است که آنها دانش لازم برای انجام کارها را ندارند. پیدا کردن اینکه چه چیزی مانع از تکمیل کار آنها میشود و تمرین بارها و بارهای آن مهم است. مهارتهای قوی و عادتهای سالم به این ترتیب ساخته میشوند.
آفرین
تحقیقات نشان داده است که اگر هر بار که فرزندتان بر مهارتی تسلط پیدا میکند، یک عبارت عمومی مانند «آفرین دختر خوب» را به زبان بیاورید، او به تأیید شما وابسته میشود تا به انگیزهاش. ستایش را برای زمانی که واقعاً لازم است ذخیره کنید و تا جایی که میتوانید هدف آن را مشخص کنید. مثلا به جای بازیات فوقالعاده بود بگویید این یک پاس گل خوب بود.
تمرین کنی بهتر میشوی
درست است که هر چه کودک شما زمان بیشتری را صرف یک کار کند، مهارت های او بهتر می شود. با این حال، این جمله می تواند فشاری را که او برای پیروزی یا برتری احساس می کند افزایش دهد. این جمله این پیام را می دهد که اگر اشتباه کنید یا شکست بخورید، به اندازه کافی تمرین نکرده اید. در عوض، فرزندتان را تشویق کنید که سخت کار کند، زیرا او در حال پیشرفت است و از پیشرفت خود احساس غرور می کند.
چیزی نیست، حالت خوب است
وقتی کودک شما زانویش خراشیده است و گریه می کند، غریزه شما ممکن است به او اطمینان دهد که آنقدرها هم بد نیست. اما گفتن به آنها که حالشان خوب است ممکن است باعث بدتر شدن آنها شود. کودک شما گریه می کند زیرا حالش خوب نیست. وظیفه شما این است که به او کمک کنید تا احساساتش را بفهمد و با آنها کنار بیاید، نه اینکه آنها را سرکوب کنید. سعی کنید کودک خود را در آغوش بگیرید و با گفتن جمله ای مانند “سقوط ترسناکی بود” احساس او را بپذیرید. سپس بپرسید که آیا بانداژ یا بوسه می خواهند یا هر دو.
عجله کن
آیا فرزند شما در خوردن صبحانه تعلل میکند، اصرار دارد که کفشهای کتانیاش را خودش بپوشد حتی اگر هنوز به این تکنیک مسلط نشده و دوباره به مدرسه دیر میرسد؟ تحت فشار قرار دادن او برای حرکت، استرس بیشتری ایجاد میکند. لحن خود را کمی ملایم کنید و به جای آن بگویید بیا عجله کنیم. این جمله این پیام را میفرستد که شما دو نفر در یک تیم هستید.
من در حال رژیم گرفتن هستم
آیا مراقب وزن خود هستید؟ اونو برای خودت نگه دار. اگر فرزندتان هر روز شما را ببیند که روی ترازو قدم می گذارید و صحبت های شما را در مورد چاق بودن بشنود، ممکن است تصویر بدنی ناسالم ایجاد کند.
ما نمیتوانیم از پس پرداخت آن برآییم
استفاده از این پاسخ پیشفرض زمانی که فرزندتان به شما برای خرید اسباببازی التماس میکند آسان است، اما انجام این کار این پیام را به کودک میدهد که شما کنترل مالی خود را در دست ندارید. این میتواند برای بچهها ترسناک باشد. یک راه جایگزین برای انتقال همان ایده انتخاب کنید، مانند: ما آن را نمیخریم زیرا پول خود را برای چیزهای مهمتر پسانداز میکنیم. اگر آنها اصرار دارند دربارهی آن بحث کنند، شما یک پنجره عالی برای شروع گفتوگو دربارهی چگونگی بودجه و مدیریت پول دارید.
با غریبهها صحبت نکن
درک این مفهوم برای یک کودک خردسال دشوار است. حتی اگر فرد غریبه باشد، اگر خوب رفتار کند، ممکن است کودک او را غریبه تصور نکند. همچنین، کودکان ممکن است این قانون را اشتباه درک کنند و در برابر کمک افسران پلیس یا آتش نشانانی که نمی شناسند مقاومت کنند. بهجای هشدار دادن به آنها در مورد غریبهها، سناریوهایی مانند «اگر مردی که نمیشناسید به شما آبنبات و رساندن شما به خانه را پیشنهاد کند، چه میکنید؟» و از آنها بخواهید توضیح دهند که در حال انجام چه کاری هستند. هنگامی که درک کردید که آنها چگونه موقعیت را مدیریت می کنند، می توانید آنها را در مسیر درست راهنمایی کنید.
به صفحه اصلی تیزرینگ سر بزنید